۱۳۸۹/۱۱/۱۷

براي شيدا كه گفت چرا نمي نويسيد

چرا دوبار باز من
چرا
واله مي شوم
به ان خيال بچگي
خمار عصر هاي شاد
باز حواله مي شوم
ميان چشم هاي دوست
اگر شبي نبوده ام
صداي ناله مي شوم
چرا خيال مي كنم
ميان اين همه نگاه
از آن محال روز ها
دوبار فكر مي كنم
كه استحاله مي شوم..