خیلی هم دیر نشده تا خاطراتی که از پنجشنبه های دبیرستان گاه و بی گاه یادش می کنیم و لبخندی مبهم و حسرتی شیرین ضمیمه اش ، محو و تاریک شده باشد . نه خیلی هم دیر نشده. پنجشنبه ها را با جزییات به یاد می آورم .
از بعد از ظهر بعد از مدرسه، که زودتر تعطیل می شد از بقیه روزها، از سنتور زدن امیر و تنبک زدن من و "هر که دل آرام دید . . . "، از عصر گردی های دسته جمعی و قرارهای روبه روی بین الملل، از گیتار علی و شعرهای رضا و شاملو " همیشه عاشق صبوره . . . "، همه به یادم مانده. به یادمان مانده.
یاد دوباره آن روزها گرخاندمان. انگار هوای آن روزها دوباره پیچیده باشد توی ریه هامان و مستمان کند . انگار آن جوری شده بودیم که پنجشنبه ها بودیم و مدت ها بود که نبودیم دیگر، سرخوش و مشنگ. بچه های پنجشنبه شبیه پنجشنبه های نه چندان دور دبیرستان است قرار شد هر وقت حالمان پنجشنبه ای شد بنویسیمش . مینویسیمش من و علی و رضا.
پ ن – برای تمام زحمات، آقای وارتان ممنونیم و معذرت از رضا و علی که نوشته هاشان پاک شد
از بعد از ظهر بعد از مدرسه، که زودتر تعطیل می شد از بقیه روزها، از سنتور زدن امیر و تنبک زدن من و "هر که دل آرام دید . . . "، از عصر گردی های دسته جمعی و قرارهای روبه روی بین الملل، از گیتار علی و شعرهای رضا و شاملو " همیشه عاشق صبوره . . . "، همه به یادم مانده. به یادمان مانده.
یاد دوباره آن روزها گرخاندمان. انگار هوای آن روزها دوباره پیچیده باشد توی ریه هامان و مستمان کند . انگار آن جوری شده بودیم که پنجشنبه ها بودیم و مدت ها بود که نبودیم دیگر، سرخوش و مشنگ. بچه های پنجشنبه شبیه پنجشنبه های نه چندان دور دبیرستان است قرار شد هر وقت حالمان پنجشنبه ای شد بنویسیمش . مینویسیمش من و علی و رضا.
پ ن – برای تمام زحمات، آقای وارتان ممنونیم و معذرت از رضا و علی که نوشته هاشان پاک شد
۵ نظر:
naneye in zendegi khorandeye alate man beshe dash puyahe
yekam az un panjashbehat be man bede ke gaeede shodam inja
ye boose 5shanbey:*:*:*:*
مبارک است آقا.
هی دوست من..تو راست گفتی...و من می بینم
agha pouya dege be ma sar nemizani .sayat sangin shodeh
WoW
ارسال یک نظر