همانقدر ساده بود كه هميشه بود.. حاصل آن گفتمان شبانه شد اين چند جمله.آن كرم كوچش كه دوست گفت هميشه هست آز خواب كه نه از چرت زدن دست كشيد و دوبار بر اين آتش دميده شد.
شايد اين آتش آخر روز بسوزد تن ما را .اما سر دوستان سلامت و سقف اين خانه كه هزار بار تا به حال پناه جان خسته و روح مكدر شده.
به همين سادگي مي توان بر آستان ايستاد و هر كه از در آمد در آغوش كشيد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر