رابطهي ما با زبان، رابطهايست دو طرفه. در همان حال كه ما، براي پنهان كردن حقيقت، بر زبان اعمال قدرت ميكنيم، زبان هم، به نوبهي خود، براي آشكار كردن حقيقت، قدرتش را بر ما اعمال ميكند. از منظر روانشناسي «اشتباهات لپي» برملا كنندهي نيات پنهاني گويندهاند. از منظر نشانه شناسي، به گمان من، نيازي به «اشتباه لپي» نيست. نيات هميشه در پشت كلمات حاضرند. براي ديدن وجه افشاگرانهي زبان بايد پشت و پهلوي كلمهها را نگاه كرد.
«رضا قاسمی»
شايد کمتر کسي فصاحت بيان قاسمي را داشته باشد ؛ اما خوب که به قضيه نگاه مي کنم مي بينم خیلی وقتها نه تنها نياز به کد گرفتن از اشتباه لپي نيست بلکه بسياري از رفتار هاي ظاهري افراد هم خود بيان کننده نيات درونيشان است در انسانهايي که بذاته شخصيت ساده تري دارند درک کردن اين کدها بسيار ساده تر است تعجيل هاي نابجا ، حرکات عصبي دست ها و ميميک چهره ها به خوبي خبر ميدهد از صداقت يا عدم آن .به قول شاعر رنگ رخسار حکایت کند از سر درون .
پ.ن:تريبون داشتن براي حرف زدن که براي من وبلاگ يک مصداق آن است نعمتي است . نعمتي که حداقل يک پستش را آلان
مديون بچه هاي پنجشنبه هستم .بچه هايي که خوب مي شناسمشان درکشان ميکنم وبا آنها بودن را دوست دارم - مطلب بالا از کشفيات قديمم است کشفياتي که هرکس در درون خود آن را حس ميکند وبا گوشت وپوست استخوان موفق به درک آنها مي شود .وقتي اين نوشته رضا قاسمي را مي خواندم برايم مرور شد و سر خوش از کشفيات گذشته و مرورانها ؛ باز هم ساز ناکوک زدم با بچه هاي پنجشنبه .
۱ نظر:
بچه های پنج شنبه هم وجود این خانه را به محبت دوستان مهمان که شامل حالشان م یوشد هر از گاهی وابسته می بینند...
ارسال یک نظر